« «ان الحیاة عقیدة والجهاد» سخنم را با گفته ای از مولا حسین، شهید بزرگوار خلق های خاورمیانه، آغاز می کنم. من یک مارکسیست – لنینیست هستم، برای نخستین بار عدالت اجتماعی را در مکتب اسلام جستم و انگاه به سوسیالیسم رسیدم...» ( دفاعیات خسرو گلسرخی )
حال وهوای این روزها و این سخن مرا به فکر فرو می برند؛ هرچند از بیشتر کلمات آن خسته ام.
.....................
این مطلب را چند وقت پیش به اعتبار نام نویسنده اش گرفتم که بخوانم؛ فرصت نشد تا امروز. از سعیدی سیرجانی چیزی تا به حال نخوانده بودم. زبان شیرین و دلنشینی دارد و البته بی پروا. هرچند اصل مطلب شعار است و تکراری اما خوب اشاراتی وحرف هایی هم دارد. پیشنهاد می کنم بخوانیدش.
در تدارک ۸ مارس
زیبا نوشتی
آن سوخته دل
شاهد عشق بود مرا
آن رود که گفتی پیام آورد مرا
چه میگذرد آن سوی جهان
من ندانم
تو چرا
گاهی رسیدن ما به حقیقت کافیست...قناعت کنیم...
شاید همین جوری باشه!
سلام خوبی عمو جان..حال و هوای این روزها اصلا یه چیزه دیگست...توپه
سلام عمویی....عجب عنوان عجیبی...: گاه آنچه ما را به حقیقت می رساند خود عاری از آن است ! ....چه حس عجیبی در آدم ایجاد میکنه..با اجازت میخوام تو وبلاگم بنویسم ...
می دانی ... فکر میکنم از همان زمان مرحوم گلسرخی و حتی قبل ترش این روشنفکر ها گذاشته اند که تعدادشان به واسطه (( تزاید موالید )) بالابرود و هیچ کار دیگری نکرده اند!.... خودتو ناراحت نکن ! ( هیچ ربطی نداشت ؟ .... نمیدونم ... شاید هم داشت ! )
شاملوی بزرگ جملهی عجیبی درآورده و تو مصداق خوبی برایش پیدا کردی. حسین بن علی ، خسرو گلسرخی، سعیدی سیرجانی ... حقیقنما و خالی واز حقیقت!
سلام . واقعا کاش می شد که آزادی را بدست می آوردیم . فقط اگر یک کم از ازادی در دستان ما بود . ........
زیرا تنها حقیقت است که رهایی می بخشد..
رهایی... رهایی... حقیقت... !!
میبینم که بعضیها شاکی میشن
سلام.ممنون.به توصیت عمل میکنم!
عمو چرا نمینویسی؟
با سلام. شما میتوانید مقالات منتشر شده توسط آرمان مستضعفین را در این سایت بازدید فرمائید.
ٌwww.arman1360.150m.com
سلام عمو
چه خوب که دوباره میتونم ببینمت ... بخونمت ... حتی اگر نفهممت !
عمو چرا نیستی .خوابم داره واقعی می شه ها.بیا دیگه.
گذشت اما تلخ
سلام عمو ... یاران کجا رفتند؟ و ...
مردی بالاخره؟
سلام عمو
چرا دیگه به من سر نمی زنی؟
خیلی از دستت ناراحتم.
سلام عمو رضای عزیز....خوبی؟از اینکه بهت سر نمیزدم خیلی ناراحت بودم...هاهاها...عمو جان ما چند وقتی آنلاین نمیشدیم..حالا که اومدیم...شما یه لطفی کن و مارو تحویل بگیر...
سلام عمو رضا. رو به راهی؟ نمی خوای آپدیت کنی؟
کپی گرفتم که بعدا بخونم. عمو داستانت رو چاپ نکردی؟
خدا حافظ