از شب هنوز مانده دودانگی!

دیروز وقتی از دشت شقایق که با دوستان رفته بودم برگشتم، نشستم مقابل تلویزیون و بی که دنبال برنامه‌ی خاصی باشم کانال‌ها را جستجو کردم؛ وقتی دیدم صحبت از آزاد سازی خرمشهر در سوم خرداد است ناگهان به یادم آمد که روزی که گذشت دوم خرداد بود واتفاقا در اخبار شنیدم که خاتمی بیانیه‌ای هم صادر کرده است.

آن دوم خرداد کذایی هم جمعه بود و ما با چه شور و شوقی شناسنامه هایمان را گرفتیم دستمان و به ستاد های رای گیری رفتیم؛ و حماسه آفریدیم! باورمان شده بود که معجزه‌ای رخ داده است اما سال‌ها که گذشت دانستیم همه چیز بر مدار سابق خود می‌چرخد.
نظرات 16 + ارسال نظر
صدر شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 11:04 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
چطوری عمو جون !
اولاْ که عاقل آن است که اندیشه کند پایان را .یعنی آن دوم خرداد و خردادی ها که هممون باشیم بهتر بود هموا ۶ سال پیش فکر اینجاهارو می کردیم .که نکردیم .چوبشم خوردیم .
اما راجع به سوالت :
یه پسر با قد متوسط / چشم های قهو ه ای / پیرهن لیمویی رنگ / کت و شلوار کرم روشن با یقه ی پیرهنی / که در محوطه مدام تیپ سبز رنگ میزد.اگر فکر کنی و به حافظت رجوع کنی حتماْ مشخصاتی که گفتم یادت می یاد.
در ضمن از آقایون سیاسی هم کم اونجا نبودن .همچنین از علمای مطبوعات هم بودند . تعجب کردم وقتی گفتی نبودن.
راستی یه کد دیگه : اگر یادت باشه وقتی تو جلسه ی افتتاحیه خواهان حضور بیشتر دخترها در عرصه ی فعالیت مطبوعات دانشجویی شدند دو ردیف آخر چطوری ذوق مرگ شده بودند.
مطمئن باش خیلی طول نمی کشه .شاید در آینده ی نزدیک چشممون به جمال همدیگه تو یه مراسمی مثل زیبا کنار روشن شد.ولی بالاغیرتا ْ قبلش شناس بدیم.
موفق باشی
صدر

salah شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:40 ب.ظ http://niaz.blogsky.com

عمو جون سلام
اقا ما و وبلاگمون چه قابلیم شما لطف دارید
راستی شما هم اجا زه می دید ما هم بلینکیم
کوچیک شما صلاح

صدر شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:05 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام!
عموجون حالا چرا عصبانی شدی ؟
خیلی خب اینکه دعوا نداره !من فکر کردم از اول تا آخرش بودی . من از دانشکده ی ....تهران مرکزی به عنوان رابط و عقد واسط یکی دو تا از تشکل ها اومده بودم .در ضمن خودم به عنوان یکی از گزارشگرای یکی از روزنامه ها هم اومده بودم.
اینقدر هم زود از کوره در نرو .اینجوری نمیتونی یه وبلاگ نویس عالی از آب در بیایی .عمو جون مثلاْ تازه داریم با هم آشنا میشیم .بیا و بالا غیرتاْ ما رو دریاب و اینقدر زود عصبانی نشو .خدا وکیلی نمی خواهم اذیتت کنم اما حق بده .احتیاط شرط عقله .
اگر خواستی رو پیشنهادم برای جمع شدن برو بچه های وبلاگ نویس تو بلوگ اسکای در یک روز برای آشنایی های بیشتر فکر کن .تو فقط اطمینان کن .کارها همه اش درست میشه .
موفق باشی
صدر

دوست شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:59 ب.ظ http://proshat.blogsky.com

دوم خردادی ها هم از خودشون بودن فقط با یک ماسک جدید به اسم دوم خرداد.....مرسی از این که گه گاهی سر میزنی.

مانی شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:45 ب.ظ http://charand-parand.blogsky.com

سلام عمو. ببخشید که بهتون سر نزدم .
آخه امتحان داشتم.
در رابطه با لینک باید بگم که باز هم شرمنده. مین الآن گذاشتم.
بابا این دوم خرداد هم شده یه شعار. از اولش هم معلوم بود.
باز هم بهم سر بزن.
قربانت
مانی

مسعود شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:28 ب.ظ http://3tadoost.blogsky.com

سلام

ممنون که سر زدی بهم .

اگه بازم قر تو کمرت خشکید D: بازم از این ورا بیا (;

دنیای یک ایرانی یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:22 ق.ظ http://www.mehdi110.blogspot.com

سلام. انگار خواب بود. همه چی

محمدرضا یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ق.ظ http://khakestar.blogsky.com/

خشت اول گر نهد معمار کج...

صدر یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:34 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
عمو جون بسم ا... / اگه اهلش هستیم شروع کنیم . پیشنهادی برای این موضوع داری !
موفق باشی
صدر

Nahla یکشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 10:17 ب.ظ http://www.nahla.blogsky.com

شاید اگه اون موقع کتاب « قلعه حیوانات » رو خونده بودین اونوقت شاید شاید شاید با دید بهتری دچار خطا میشدین!!!! اگه نخوندین هنوزم دیر نشده...

نازنین دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:21 ق.ظ http://nanaz.blogsky.com

اره والا این خاتمی هم بد جوری کلاه سرمون گذاشت..راستی دشت شقایق میری چشم درد میگیریها....
این ورا هم بیا....

صدر دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:56 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
عموجون قربون همتت !
من رو پیشنهادهایی که دادی فکر کردم .مورد دوم به نظرم بهتره .فقط می مونه تدارک مقدماتش .فکر میکنم اگر با بقیه بچه ها هم ارتباط برقرار کنیم راحت تر و بهتر کارها پیش بره .
باز هم از همتت مرسی
در ضمن من صدر هستم نه صالح
صدر

صدر دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:43 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
خواهش میکنم .برای نامم شوخی کردم .جدی نگیر.
ولی پیشنهادت خوبه .اما ایجاد یه وبلاگ جدید هم زمان زیادی میبره هم شاید حوصله نکنیم ساپورتش کنیم.من پیشنهاد میکنم بچه ها رو تقسیم کنیم .سه دسته بشیم و کار رو به هفته ای تموم کنیم .فکر کنم نازنین هم بتونه کمکمون کنه .ببین برای شروع کار حتی اگر ۵ یا ۶ نفر هم باشیم کفایت میکنه .مهم شروع کردنشه .اگه موافق بودی من و تو و نازنین با چند تا ی دیگه که بودن هماهنگی ها رو انجام بدیم و شروع کنیم .
در ضمن نه اینکه تا حالا خیلی از امتحانات میترسیدیم؟!
موفق باشی
صدر

سید سروش دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 08:49 ق.ظ http://soroosh.blogsky.com

سلام عمو..مرسی که بهم سر زدی!
آره!‌چه شبی بود. ما که اون موقع یادمه توی امتحانای سال سوم راهنماییمون بود ولی این حرفا حالیمون نبود...تا سه نصفه شب بیرون میپلکیدیم...
ولی کی میدونست همش یه بازیه! یه بازیه زشت!‌

مهدی دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 09:39 ق.ظ http://esmaili.blogsky.com

سلام من هم یه عضو جدید از این blogsky هستم مطلب در مورد ترفندهای کامپیوتری مینویسم .
وبلاگ قشنگی داری

Nahla دوشنبه 5 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 05:41 ب.ظ http://www.nahla.blogsky.com

سلام
واقعا متاسفم که ناراحتتون کردم. باور کنید قصد توهین نداشتم. دچار مشکل خود برتر بینی هم نیستم. من خودم اون موقع هنوز نمی تونستم رای بدم!!! منظورم صرفا این بود که اگه اون قصه رو می خوندین از اینکه یه حرکت انقلابی به یه همچین جاهایی برسه زیاد تعجب نمیکردین و انتظار معجزه را هم نمیکشیدین.فقط همین.
باز هم متاسفم که سوءتفاهم شده...
راستی من اسمم نهال نیست. Nahla ست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد