یکی از آشنایان کنجکاو* من گوشی تلفن را برداشته زنگ زده به فلانی که اخیرا تغییری در نوشتههای رضا ایجاد شده است. باید عرض کنم به شما مربوط نیست!
ما انگار حتما مجبوریم برای آنکه بتوانیم حرفهایمان را بزنیم امضای مستعار پای مطالبمان بگذاریم. فرهنگ جامعهی ما به آن درجه از بلوغ نرسیدهاست که هرکس بتواند حرف خود را آزادانه بر زبان بیاورد. این محدودیت از جانب هیچ ارگانی نیست؛ بندی است که جامعهی سنتی بر پای ما میزند. در چنین جامعهای حریم شخصی افراد محترم نیست و افراد یا نباید حرفهای خود را بر زبان بیاورند یا اگر چنین میکنند باید به صد تا آدم کنجکاو* توضیح بدهند.
من نمی توانم حرفهایم را نزنم؛ بعلاوه هیچ علاقهای به توضیح دادن هم ندارم٬ بنابر این از آدمهای کنجکاو* تقاضا میکنم به وبلاگ من سر نزنند.
..........................................................................
* بعضی ها بجای« کنجکاو » کلمه ی آشنای« فضول» را بکار میبرند.
سلام! زیاد عصبانی نشو عمو جان!
سلام عمو جون
اومده بودم برای مطلب سیاووش نظر بدم ...
ولی با خوندن این مطلبت ...
فقط می تونم بگم خدا صبرت بده .
سربلند بمونی
آره من هم با فضول موافقم...
عمو چقدر اینجا همه با ادبنا..
ممنون از لینکت.
آقا تو فضولی هم خواستی کنی بکن فقط بیا!
مرگ بر ضد ولایت............. فقیه مرگ بر آمریکا.............
عموجون عصبانیت کشندس اینو که میدونی
واقعا راست میگی . تنها چیزی که این روزا به وفور یافت میشه همون فضوله ...
سلام !
به عموی خوبم !
ما همیشه به یادت هستیم !
اگر پیغامی نمیذاریم به حساب بی معرفتی نذار بذار به حساب شلوغی سر!
موفق باشی
صدر
کاملا حق با شماست. حداقل ئر وبلاگ باید بتونیم خرفهای خودمون رو بزنیم.
عمو ...
فریاد نزن ... زمزمه کن ، میشنویم و به خوبی درک میکنیم .
حالا چرا نیمه پر لیوان رو نبینیم ؟!! چرا فکر نکنیم اون کسی که این حرف و زده به فکرت بوده و اونقدر براش مهم بودی که اینطور پیگیر شده ؟؟؟
عمو ... وقتی خوش اخلاقی بیشتر دوستت دارم ... بخند ...
سلام
من برگشتم. منتظر نظرات زیبای شما هستم.
موفق باشید.
ببخشید ها این کنجکاو من نبودم ها.بجون جرج دبلیو بوش اگه من بودم. بوش رو کفن کنم اگه من بوده باشم.
سلام عموجون
دلم برای نوشته هات خیلی تنگ شده بود . امروز همه اش را خواندم. این مدت حیلی گرفتار بودم . شاید از امروز دوباره بنویسم. ممنون که به یادم بودی
مریم
همون فضول خیلی بهتره!!اصلا جدیشون نگیر..
همان گونه که این سخن ها از دل ها رها شده و بر صفحه سررسید ها نشستند و همان طوری که از سررسید ها دل کنده و بر وبلاگ ها نشستند؛ همان طور هم از وبلاگ ها رها می شوند و بر زبان ها جاری می گردند و بر کرسی می نشینند. به امید ان روز...
بی ربط
رضا گیر نده!
عمو رضا ! هر چه می خواهد دل تنگت بگو ... حسن وبلاگ اینه که هر کی حرف دل شو می زنه بدون اینکه کسی وسط حرفش بپره و وقتی امکان کامنت گذاشتن رو فراهم کرد همیشه باید منتظر انتقادات دیگران باشه. فضولی دیگران رو به حساب نوعی انتقاد بگذار .