«...کاوه سالی قبل
از زنان روسپی عکس هائی گرفته بود که آن را در آلبومی گرد آورد و بخشی از آن در مجله تهران مصور چاپ شد.
برای گرفتن آن عکس ها او روزها و شب ها به آن محله رفته و پای درددل ساکنان آن سرزمین ممنوع نشسته بود و با رنج های آنان رنج برده بود. بیشترشان را می شناخت و عکس هایشان را برده بود و مطابق وعده به آنان داده بود که در اتاق هایشان نصب کرده بودند آنان که بعضی نام فامیل و هویتی از خود نداشتند.
وقتی از روز آتش زدن محله و تماشای زنان بی جا و بی مکان و بدنام باز آمده بود با همه وجود به ظلمی که به آن ها شده بود می گریست...» (
به یاد کاوه گلستان ـ مسعود بهنود ـ BBC)
فکر میکنم باشند هنوز کسانی که از به آتش کشیدن جان و خانه مردم نهراسند.بی که اندوهی به دل راه دهند شهر را به آتش می کشند که امروز شهرنو به وسعت تهران است به وسعت ایران شاید.
شهرنوییها باز صادق بودند؛ امروز نشمههایی هستند که خود را به شکل قدیسان میآرایند و از پاکی سخن میرانند اما گوشت فاسقین خود را هم میخورند.
سلام ممنون به من سر زدین.آیا از این اسکای بلاگ راضی هستی؟