حکایت همه حکایت رنج است و غم. که جلا میدهند و بزرگی میبخشند. خط که بزنیشان میماند آسودگی و شادی؛ همان پوچی. مدینهی فاظله و بهشت و چه می دانم کمال نهایی و اینجور چیزها اصلا مطلوب نیستند؛ تلاش برای رسیدن به آنها ست که زیباست. و گر نه اگر در آسودگی باشی وشادی چیزی نیست که از آن لذت ببری. تا تشنگی نباشد لذت آب خوردن دستیافتنی نیست. |