قلب من گویی در آن سوی زمان جاری‌ست!

من معتقدم زیر این آسمان کبود انسان با هیچ چیز تازه ای بر خورد نمی کند و هسته زندگی را ابتذال وتکرار مکررات تشکیل داده و مطمئن هستم برای روح عاصی وسرگردان من در هیچ گوشه دنیا پناهگاه و آرامشی وجود ندارد.


 
همین است، امروز ما هم همین است که فروغ در نامه ای به پرویز شاپور نوشته. عمران صلاحی یا بقول خودش فضول محله نامه های فروغ به شاپور را کتاب کرده تا حس فضولی ما را هم ارضا کند نام کتاب را هم از یکی از نامه های فروغ گذاشته:« اولین تپشهای عاشقانه قلبم»

آنچه در بالا امد مربوط به یکی از نامه های فروغ بعد جدایی از شاپور است و چه تفاوتی عظیمی هست بین نامه‌های فروغ 16 ساله در ابتدای آشنایی و نامه های فروغ 21 ساله پس از جدایی اگر دوست داشتید کتاب را بخوانید اگر  هم نه که به خودتان مربوط است.
.......................................................
خبر کوتاه است: اشوزدشت مرد.