با سینه ی فراخ که از عشق و حماسه می گفتیم، چشم بر حقارت مان بسته بودیم؛ بی که از آن وارهیده باشیم. ما فرزندان باد و آفتاب بودیم؛ و تبارمان را فراموش کردیم.
اینک تباهی!
پ.ن.۱: عنوان از یکی از شبانههای احمد شاملو است. پ.ن.۲: مناسبت این نوشته لزوما مناسبت شبانهی شاملو نیست.