نخست
دیر زمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم
در پیرامون من
همه چیزی
به هیأت او در آمده بود.
آنگاه دانستم که مرا دیگر
از او
گزیر نیست.
احمد شاملو
دیروز تولد احمد شاملو بود. دیروز شاملو 78 ساله شد اگر چه سال هاست که جاودانه شده است با آن شعر هایش و آن زیبایی اندیشه اش. بر سر مزارش گرد آمده بود یم و من می خواستم یکی از شعر هایش را با صدای بلند بخوانم که آیدا سر رسید؛ و همان هراس همیشه گی باز به سراغ من آمد؛ کتاب را در کیف گذاشتم و از جمع کمی فاصله گرفتم. نمی دانم چه بود این هراسی که هر بار از دیدن آیدا در دلم می افتاد؛ اینبار به اعتبار حضور یکی دو تن از دوستان فرصتی دست داد تا از نزدیک آیدا را ببینم و بشناسم. آیدا واقعا زیبا بود. من آیدا را تا پیش از این تنها در شعر شاملو می شناختم و همان شعر آیدا را در نزد من مقدس کرده بود و شاید همین علت هراس من از رو در رویی با آیدا بود؛ ودیروز این آیدای مقدس را دیدم و دانستم او بی گمان شایسته است که این چنین در شعر شاملو تقدیس شود. آیدا واقعا انسان زیبایی ست. انسانی شایسته ی دوست داشته شدن. تا بامداد او را دوست بدارد و او بامداد را دوست بدارد و بامداد برای او شعر بگوید و او سر بامدادخسته را به سینه بفشارد.
دیر زیاد!
نمیدانم چرا هیچوقت نتوانستم با آیدای واقعی ارتباط برقرار کنم ؟! اصلاً آیدای شعر شاملو را از آیدای واقعی بهکلی جدا میدانم ...
آن چه من از آیدا دیدم مغایر چیزیست که تو می گویی.
سلام
عمو جون تو هم زیبایی ...
تو هم دیر زیادی !!
پایدار و سربلند بمونی و ایرونی .
با اشعار شاملو زیاد میانه ای ندارم .درنتیجه آیدا را هم خوب نمی شناسم حتی در شعر شاملو.
ایدا
فسخ عزیمت جاودانه بود!
سلام عمو رضای محترم
شما تنها کسی هستید که یه جورائی رکسانا رو یادتون مونده و ....
ممنونم
بعدش
آیدا
برام عجیبه
و دوست داشتنی و پر از علامت سوال
آیدا و شاملو و
آیدا که در نهایت شد آیدا در آینه
آیدا
بعدش
من میان ماندن و رفتن حکایتی کردیم.....
در پناه خدا
همیشه میام می خونم دلنوشته هاتون رو همیشه
ممنونم از لطفتون
سلام همیشگی من نثار شما
روزگار خوش
........
سلام عمو جون... خوبی؟؟
اول از همه تولدش مبارک... دوم از همه آیدا رو نخوندم نمیتونم نظر بدم...
شاد باشی
سلام.
جمعه خیلی سعی کردم اونجا باشم. نشد.
ولی دقیقا همین حسی رو که گفتی نسبت به آیدا دارم و هنوز هم موفق نشدهام از نزدیک ببینمش.
شب خوش.
سلام .
وبلاگتون خیلی زیباست. موفق باشید
عمو جان سلام
می دانی من هم یک حس خیلی خاصی نسبت به آیدا دارم و همیشه دلم می خواسته که آیدارا و نوع روابطش با شاملو را بیشتر بشناسم. ایدا خودش در مصاحبه ای که چند ماه پیش از خواندم گفته که همیشه غرق در شاملو بوده و بزرگترین هدف زندگی اش موفقیت محبوبش. شاید برای اینه که اینقدر برای همه ما عزیزه.
حرفی که نیست ..
ولی شعر عالی رو انتخاب کردی
ایدا هم با شاملو جاودانه شد..
و دانستم که گریز از خویشم بود و از او هیچ گریزی نبود مرا و چه خوب که روشن شد بر من که گریز از هیچ چیز هیچکداممان را نیست مگر او...
یاد شاملو همیشه گرامی. خوش به حال آیدا که مردی اینچنین عاشقش بوده.
مرسی برای یاداوری یک همچین روزی..
که اینطور........
کماکان متحیریم عموجان.عجب!مرا گویی در دریای شک و حیرت زاده اند..جز شک و حیرت..حیرت وشک چیست بارت؟
اهل نظر معامله با آشنا کنند...
سلام من برای اولین بار به وبلاگت سر زدم امیدوارم باز هم بتوونم از این کارها بکنم.با تشکر از خودم شیوا(نوشین خلاف)
قربانت بای
سلام عمو
از اینکه دیر اومدم عذر می خوام آخه چند وقتیه که خیلی درگیرم . مرسی که به یادم بودی .
منم دوست دارم آیدا رو ببینم .
شاد و پیروز باشی عمو جونم .
میلاد اقاقی ها بود آنروز .
چطوری عموجان؟
برای خوتندن مهمترین بحث دنیا ژیش من بیاین لطفا ....نظر هم یادتون نره
salam
kash shamlo baraye hame sher migoft
shad bashi
سلام عمو جان
کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام.من کماکان در حال مسخ شدنم.شما چطور؟
سلام عمو.
شعرت عالی بود.شب یلدات مبارک.
سلام عمو جونم وبلاگتون خیلی زیباست من خوشحالم که با وبلاگ شما آشنا شدم
میخواستم نه بیام نه بنویسم ولی اومدم و نوشتم
سلام عمو جون
بابا گفتیم دیر زیادی ...
ولی دیگه نه این قدر دیر دیر زیاد !!!
کاش یه خبر می دادی خیالمون راحت می شد ...
سربلند بمونی و ایرونی .
زمستان آغاز شد، آغازش نمی کنی ؟