درد جاودانه شدن را تاب آر!

صلیب خود را بر دوش کشیده‌ام و پاکشان از پی شما حرامیان تا این مقتل آمده‌ام تا در سرخی این غروب مرا به صلیب کشید؛ و من جاودانه شوم.
نظرات 28 + ارسال نظر
مرتضی یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:24 ب.ظ http://mortezaa.blogsky.com

صلیب من کجاست؟

هامون یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:51 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

پس مرد مصلوب تویی!
تو
که همگان
بی تفاوت
از برت گذشتند و خون
در نظرشان
هیچ می نمود!

مسیح یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:10 ب.ظ http://www.aaddee.blogsky.com/

سلام عمو جون

کاش می شد همه یکی یه دونه صلیب بگیریم رو دوشمون و بریم تا راحتمون کنن ..

اما ...

خیلیها در آرزوی مصلوب شدن و ترور شدن و شهید !!! شدن سوختن و آخرش به جایی نرسیدن ...

البته نه هیچ جا ...

سربلند و ایرونی بمونی .

رکسانا یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:03 ب.ظ

سلام آقای محترم
قصد بی ادبی ندارم
ولی داستان دنباله دار شما منو گیج می کنه
امروز دوبار خوندمش ولی..........
در مورد درد جاودانه شدن
کاش می شد جاودانه نبود کاش
در مورد دغدغه های این روزاتون
می دونید یه چیز می تونه امیدوار کننده باشه اونم اینه که
زندگی می گذره
بالاخره تموم می شه دیگه
پس خیالی نیست
در پناه خدا

زمینی یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:23 ب.ظ http://aiehaiezamini.blogsky.com


درد جاودانه شدن را تاب‌آر!

یاس سفیدم یکشنبه 11 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:46 ب.ظ http://http://yasesefid.blogsky.com

عشق را روزی بر صلیب کشیدند اما مسیح فریاد زد عاشق بمانید و حقیقت را دریابید
موفق باشی

همیره دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:44 ق.ظ http://amirsanam.blogsky.com

در زندگی همیشه زخمهایی هست

تاریک خانه دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:50 ق.ظ http://darkroom.blogsky.com

جاودان می شویم، جاودان و بی کران

... اما فقط روزی که دیگر نباشیم

شاهان و سارا دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:52 ق.ظ http://shareshahan.persianblog.com

سلام. ما که حرامی نیستیم ولی حالا که آمدی چشم جاودانه ات میکنیم.

چشم تو چشم دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 05:55 ق.ظ http://eye2eye.blogsky.com

جاودانگی با صلیب ؟
مشکل نیست یکم ؟

خسروپرویز دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:12 ق.ظ http://khosrowparviz.blogsky.com

درود بر شما!

جاودانگی مسیح بر بالای صلیب٬ جاودانگی انسان است و دوستی و عشق...

دردکش جاودانگی باشید و آنرا تاب آورید٬ در پناه او... بدرود!

حباب کوچک دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 09:17 ق.ظ http://leilymadani.blogsky.com

حالا اگه دقیقا می خوای مثل مسیح جاودانه باشی همون صلیب فکر کنم به کار بیاد. ولی اگه به نوع دیگرش هم فکر می کنی پیشنهاد می کنم این کتاب رو بخونی: همه می میرند(سیمون دوبووار)
اگرم خوندی که هیچی.
ولی فکر می کنم مسیح یا بقیه جاودانه ها هدفشون جاودانه شدن نبوده. هدف دیگری داشتند که یکی از پیامدهاش جاودانگی بوده.

انسان مه الود دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:39 ق.ظ http://ensan.blogsky.com

جاودانگی؟برای چی؟

مینا آلبالو دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:04 ق.ظ http://mina-albalooo.blogsky.com/

دلی دارم که از تنگی ، در او جز غم نمی گنجد
غمی دارم ز دلتنگی ، که در عالم نمی گنجد.

غمت کم باشه عمو...

الهام دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:41 ب.ظ

جاودانگی وانسانی که در بی جاودانه شدن است.همه ما به نوعی می خواهیم جاودانه باشیم وهر یک شیوه خاص را بر می گزینیم .انتخاب با من وتوست که چگونه جاودانه شدن را بر می گزینیم.

ماه مهر دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 01:57 ب.ظ http://mahemehr.blogsky.com

سلام عمو رضا
.........
چقدر دلم گرفته!
همه جا ..
پر از اندوه!

ابرخاکستری دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:04 ب.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com

...

حنا دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:58 ب.ظ

جاودانگی را تنها برای خود مخواه .اخرین نفر را چه کسی جاودانه میکند.

علیرضا*شب بارانی* دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 06:39 ب.ظ

سلام عمو جان / جاودانه شو و مرا از این احساس آگاه ساز .
چرا که من هرگز نتوانسته ام حتی به جاودانگی فکر کنم .

مسافر خسته دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:36 ب.ظ

سالها دریچه زخم را فرو بستم و در عزلت جراحت نشستم
سالها به بی ستارگی چشم انداز ها خو کردم و بر خواهشهای خورشیدی ام سر پوش نهادم
لباسهایم را بر بیهودگی آویختم و هر جا شیک آوازی در سلولهای قفس نشست با خود گفتم :
انشاء الله بهارست و اما امروز از جاودانگی می گویی و...

رکسانا دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:44 ب.ظ

س
















سلام عمو رضای محترم
منو بابت جسارتم ببخشید
نمی دونم چرا به نظرم رسید دلنوشته های شما داستان ادامه داره اینطور به نظر می رسه که بهم ربط دارن یه جورائی
ولی می دونید از فردا هر روز یه قسمتش رو می خونم
با فاصله فکر کنم اینطور بهتر باشه
پایدار باشید
در پناه خدا







قشقرق دوشنبه 12 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:28 ب.ظ http://arminy.blogsky.com

این قبول نیست تو یه جمله مینویسی با ۲۲ نظر من ۲۲ خط مینویسم با ۱ کامنت این بی انصافیه

سحر چهارشنبه 14 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:10 ب.ظ http://afsaneyemaneli.persianblog.com

ما که یه عمره صلیب آواردگی مون رو بر دوش می کشیم و از جاودانگی هم خبری نیست !

علیرضا*شب بارانی* پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:12 ق.ظ http://rainynight.blogsky.com

دوباره سلام رضا جان

مسیح پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 02:55 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com/

سلام عمو جون

صلیب هنوز رو دوشته ؟

نکنه خودتو رو دوش صلیب گذاشته باشن .

...

قالب شکنی گاهی وقتا بد نیست ...

تنوع همیشه باعث هرج و مرج نمی شه .

منتظر نوشته هاتیم بابا ... ببخشید عمو .

سربلند بمونی .

تنها اگر بخواهی پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 03:46 ب.ظ http://radsoli.persianblog.com

جاودانگی به هر قیمتی ؟ قبلنا یه بار به من سر زده بودیدا!

حنا پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 08:50 ب.ظ

خان عمو جون کجایی بابا پس چرا چیزی نمی نویسی.



هاله پنج‌شنبه 15 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 11:13 ب.ظ http://haleh.blogsky.com

چطور ؟؟؟؟!؟!؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد