چقدر دلم گرفته بود،چقدر بغض فشار میآورد و با تو حرف می زدم که ناگهان گریستم. و تو که تا آن وقت مهربان مینگریستی چقدر مستأصل شده بودی. نگاهت نمیدانست کدام سو را بنگرد و دستت نمیدانست چه کند؛ و عاقبت دستم را نگرفتی. چقدر اسیر آن حیای مضحک بودی.
ناگهان بلند شدی و رفتی؛ و من چقدر تنها ماندم و من چقدر در تنهایی گریستم.
حیای مضحک!
عجب نوشتهای بود
همینطور از پیامت در آیههای زمینی لذت بردم
ممنون
سلام :)
چه قشنگ نوشتی ..آدم حس می کنه موقعیت رو! نبینم دلت بگیره عمو رضا !
در ضمن از اظهار لطفت خیلی ممنونم :)
مرا ببخش اگر در آیینه نگاه من جز وزش پندارها و بارش خاطره ها نیست
من از پشت سکوت با تو سخن می گویم و در آوازم همهمه بازارهای جهان نهفته است
مرا در کجاو ه های قدیمی چشمت بگذار تا انگشت شماری اهم را بر گواهی نامه آیینه های نگاهت تماشا کنم
میدانی من تازهگیها مرده ام. آن روز که دیدمت متوجه شدی چه نگاه سردی داشتم؟! اگر به من دست می زدی شاید سرم جدا می شد و می افتاد. راستی این نامه ها را از روی کدام کتاب نوشتهای؟! راستی این نامهها را به کدام آدرس فرستادهای؟! راستی ما یکدیگر را می شناسیم؟!
دور از یارم
خون می بارم...
................
اری عمو! روان « هدایت »
ارام!
وای خدای من.چه تصویر سازیی!!!!!!!!آدم حس میکرد هر دو طرف رو کاملا میتونه درک کنه....
میدونی؛همیشه همین طور بوده.نمیشه که طور دیگه باشه.حیای مضحک رو میگم.
عالی بود
درود بر شما!
زیبا بود٬ و شاید اینگونه زیباتر بود...
بدرود!
شما تا حدوده زیادی خصوصیاتت شبیه منه
و این درد مشترک
حیای مضحک، نوشته مضحک، نگاه مضحک، غم مضحک...
چقدر زندگی ما مضحک است ...
گفتم بمان نماند....به همین راحتی....دستم را هم نگرفت..حتی نگاهی هم نیانداخت....و من تمام شدم
سلام عمو جان / امروز حالت چطوره؟ / امیدوارم ملالی نباشد جز دوری ما (-: همیشه سبز باشی در زیر باران
سلام!
بابا این یادداشت های اخیر اینقدر رمانتیک شدن که فکر کنم یه عروسی افتادیم.
موفق باشی.
salam
hamin behtar ke dastat ra nagreft o raft
ba an haya ye mozhekash
mikhaham ke ta abad dastat ra nagirad
hamin
سلام ...
اول اینکه ( گریه حجامت روح است ) ...
دوم اینکه پرسیده بودی خوشبخت کیه یا چیه ؟ ، عمو ... خوشبخت منم ، خوشبخت تویی ، ما همه خوشبختیم چون هنوز هستیم و هنوز برای خوب بودن زمان داریم و هنوز برای تجربه کردن هرچیز وقت داریم و برای هزاران هزار راهه نرفته دیگر ...
سلام.
روزی در شهر قناری درزیر باران شاخه های بید و در ارم سبزی به اسیری گفتم ..... با من بمان تا حسرت بی تو ماندن من بر دل تقدیر بماند اما نماند و ماند....برگ
عمو سلام
چه خوش بی مهربونی از دو سر بی
که یک سر مهربونی دردسر بی
بی=باشد
راستی یه داستان اگه بنویسی من اولین نفر میخرمش زنده باش زندگی کن از همه چی لذت ببر تا خوشبخت باشی حتی از عشق
تو حرف نداری عمو جون!
((زندگی هواره آسان نیست.اما این زمان محدود واین کار دشوار می تواند همان باشد که تو می خواهی.و بیش از همه شادمان باش آینده در انتظار توست))ودستان گرم ومهربانی که دیگر خویش را از تو دریغ نمی دارد.آن نوازش بی دریغانه
سلام عمو رضا... واسه منم همیشه این سواله : چرا درست وقتی که به حضورشون احتیاج داریم تنهامون می گذارن ؟
و عاشق همیشه تنهاست....
سلام .... چی شده عمو ؟؟ چد وقته به نظر روبراه نیستس :(
سلام عمو جون رضا
دلا خو کن به تنهایی که از تن ها بلا خیزد سعادت آن کسی دارد که از تن ها بپرهیزد
حداقل یه بار در زندگی باید بچه بدی بود.
تنها ماندم...تنها گریستم....تنهایی...تنها...تن...
سلام عموجان
تنهایی درد مشترک همه انسان ها است
به ما هم سر بزن خوشحال می شیم
مریم
عمو جون حرف زیاد هست کو وقت؟
غرور من که به ملک سخن خدایی کرد
دریغ در طلب آشنایی با تو
وفا و عشق ترا
چون گدا،
گدایی کرد.
دلم واسه وبلاگت تــــــــــــــــنگ شده بود.
فعلا بای
سلام عمو جان
قبل از هر چیز باید از اینکه دیر به دیر به شما سر می زنم عذر خواهی کنم. دیگه اینکه نبینم عمو ناراحت باشه. هر مشکلی داری به خودم بگو. راستی جای شما در سومین قرار خیلی خالی بود. خیلی منتظر موندم اما نیومدی. انشاالله قرار بعد.
موفق باشید.
سلام
شما پسرا خودتون میدونید چتونه؟یکی یه لبخند بزنه میگین حیا نداره یکی دستتون رو نگیره میگین اسیر حیای مضحکه.
مطمئن باش اونم دلش می خواسته دستت رو بگیره و دلداریت بده ولی از ترس سو تعبیر ها بی خیالش شده.
اگه دختر بودی میفهمیدی سنگدل بودن خیلی ترجیح داره به چیزای دیگه بودن.
زمانه ایست که هر که به خود گرفتار.........
نوشته ات معرکه بود.........
سلام عمو!
سلام عمو
من هم گریستم اما ...
من اینجا بس دلم تنگ است
و هر سازی که می بینم بد آهنگ است
بیا ره توشه برداریم ...
ببینیم آسمان هر کجا آیا همین رنگ است ؟!؟!؟! ...
عمو جونم تنهایی گاهی یه نعمتِ و درست زمانی که حسش به عمق مردُمزدگی پی می بری .
سلام
خوب اول بگو شما کجا بودی؟
عمو یاران که جائی نرفتن
ما توی این دنیای درن دشت یک قلب خالی داریم
اون هم دادیم گرو
بالا خونه هم دادیم اجاره
دیگه چیزی نداریم
شاد باشید
anke migooyad doostat daram khoniagare ghamginist ke avazash ra az dast dade ast ey kash eshgh ra zabane sokhan bood
«یN»ی ؤآیN [ًة إوN ّّّّّ