ناگهان چیزی در من شعله می کشد؛ و من، سکوت می کنم. ناگهان چیزی در من فرو کش می کند؛ و من، سکوت می کنم.
چیزی بر می انگیزاند، چیزی فرو می نشاند؛ و من باز، سکوت می کنم.
صدای من زندانی ست.
وبلاگ باحالی دارید.موفق باشید....
بذر عشق رو چی؟فکر میکنی این مزخرفات وبم صدای منه؟اگه بود که دیگه وب نمیشد..من همینطورم..تا بعد
سکوتت رو بشکن، زندانت رو خراب کن...پـــــــــــــــــــــــرواز کن.............
سلام عمو جون ... صدای تو می گوید ؛وای اگر وقت گل نی برسد ...سربلند بمونی ...
سلام!و من در مورد این یادداشت سکوت می کنم. زیرا صدای من هم زندانی است.موفق باشی
سلام عمو چطوری ؟؟ هی بهت گفتم این کارارو بذار کنار گوش نکردی ببین حالا چه ریختی شدی!!!!!
سلام عمو خوبی میگم میشه یه لینکم به ما بدید ؟
سکوت رو با فریادیی از زندان تنهایی بشکن !!!!
سلام.قدر سکوت را بدان که خیلی زباست
به نام باران ... سلام ... بابا رفقای قدیم رو دیگه تحویل نمیگیری ... چی شده ... از دوریت خیلی دلگیرم
تنها صداست که میماند ... حتی اگه اون صدا زندانی باشه
عمو بد جوری سکوت کردی...سر به ما نمیزنی:(
و من ترانه سکوت را تکرار می نکم کوچه تنگ دوست داشتن با هوای درد بنیان گرفته و زمین بی صدا ناودان پر ترانه ایست ای همنفس هر شب دریایی من صبح دمید
سلام مسافر خستهتو خستهی کدام راهی؟ دلشکستهی کدام درد؟از کدام ترانه با من سخن می گویی؟ از کدام همنفسی؟ از کدام صبح؟
سلام عموخوبی؟پاینده باشی
ما هم زندانی حرفات و صداتیم داش عمو !
آن را که خبر شد، خبری باز نیامد.
منم این سکوت رو تجربه کردم ولی گاهی لازمه که فریاد بکشی !
وبلاگ باحالی دارید.موفق باشید....
بذر عشق رو چی؟
فکر میکنی این مزخرفات وبم صدای منه؟
اگه بود که دیگه وب نمیشد..
من همینطورم..
تا بعد
سکوتت رو بشکن، زندانت رو خراب کن...
پـــــــــــــــــــــــرواز کن.............
سلام عمو جون
... صدای تو می گوید ؛
وای اگر وقت گل نی برسد ...
سربلند بمونی ...
سلام!
و من در مورد این یادداشت سکوت می کنم. زیرا صدای من هم زندانی است.
موفق باشی
سلام عمو چطوری ؟؟ هی بهت گفتم این کارارو بذار کنار گوش نکردی ببین حالا چه ریختی شدی!!!!!
سلام عمو خوبی میگم میشه یه لینکم به ما بدید ؟
سکوت رو با فریادیی از زندان تنهایی بشکن !!!!
سلام.قدر سکوت را بدان که خیلی زباست
به نام باران ... سلام ... بابا رفقای قدیم رو دیگه تحویل نمیگیری ... چی شده ... از دوریت خیلی دلگیرم
تنها صداست که میماند ... حتی اگه اون صدا زندانی باشه
عمو بد جوری سکوت کردی...
سر به ما نمیزنی:(
و من ترانه سکوت را تکرار می نکم
کوچه تنگ دوست داشتن
با هوای درد بنیان گرفته و زمین بی صدا ناودان پر ترانه ایست
ای همنفس هر شب دریایی من صبح دمید
سلام مسافر خسته
تو خستهی کدام راهی؟ دلشکستهی کدام درد؟
از کدام ترانه با من سخن می گویی؟ از کدام همنفسی؟ از کدام صبح؟
سلام عمو
خوبی؟
پاینده باشی
ما هم زندانی حرفات و صداتیم داش عمو !
آن را که خبر شد، خبری باز نیامد.
منم این سکوت رو تجربه کردم ولی گاهی لازمه که فریاد بکشی !