و من مسافرم ای بادهای همواره!

شاید سفر برای من پیامی داشته باشد؛ در ماندن که کلامی نبود. شاید راه مرا به چیزی رهنمون شود؛ در خانه که نشانه ای نبود.

می روم اما زود بر می گردم تا در دست و پا زدن های بیهوده ی هر روز دوباره با همه ی مردمان همراه شوم. اگر باز نگشتم بی وفا نبوده ام لابد مرگم فرا رسیده و تن را گذاشته ام و به ... نمی دانم آدم که می میرد به چه می پیوندد؛ عیسی که مصلوب شد به جاودانه گی پیوست. من چه؟

نظرات 11 + ارسال نظر
زندانی سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 03:53 ب.ظ http://miaad.persianblog.com

ابرخاکستری سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 05:09 ب.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com

عمو ؟!؟!؟!
این حرف یعنی چی ؟!؟!؟!؟!؟
خیلی بدی ...
عموی خوبی نیستی ...
دوستت ندارمممممم ...
ندارم ...
ندارم ...
بگو که شوخی کردی ... زودباش بگوووووووووو...

مسعود سه‌شنبه 18 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 05:26 ب.ظ http://3tadoost.blosky.com

سلام
کجا بابا ؟!؟!
تازه بلاگ اسکای داره میاد رو فرم
تو میخای بری ؟!؟!

دانیال چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ق.ظ http://57.blogsky.com

سلام
مسافر آمد
با خود پیامی داشت
می گفت تازه آمدم
و تازه گی را به همراه دارم
شاد باشی
عمو دنی

مینا آلبالو چهارشنبه 19 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 10:45 ب.ظ http://mina-albalooo.blogsky.com/

عمو از رفتن نگو. همه دارن می رن رفتن هم دیگه داره تکراری می شه.
ولی بلاگ سکای فقط یک عمو رضا داره ..

شمن پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 03:05 ق.ظ http://kerman.blogsky.com

عمو جان اووووچیکتیم.با اینکه هنوز تو دوستای تازه شما هستیم.میخوای بری دست ما رو هم بگیر تا بیایم باهات.مشگلات بلاگ اسکای حل شده و رفتن سخته...ولی به قول اخوان گل و سبزه بهاران خاک و خشت است برای آنکه دور افتد زیاران.

هاله شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 12:32 ق.ظ http://haleh.net

کجااااااااااااااااااااااااااااا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ستاره مشرقی شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 01:12 ب.ظ http://eaststar.persianblog.com

عمو کجا؟

صدر شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 04:15 ب.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
عمو جان کجایی ؟
یه خبری چیزی !
دلمون برات تنگ شده !
موفق باشی
صدر

مسیح شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 05:35 ب.ظ http://aaddee.blogsky.com

سلام

نمی دونیم برمی گردی که بخونی یا نه ...

ولی رفتن گریز ناپذیره ...

هممون می ریم ؛ یکی زودتر یکی دیرتر ...

هر موقع وقتش شد می فهمیم به کجا پیوسته ایم ...

فعلا شاید ندونیم بهتر باشه ...

سربلند و ایرانی و پایدار باشی ...

بهار یکشنبه 30 شهریور‌ماه سال 1382 ساعت 08:32 ق.ظ

بیا ره توشه برداریم...
قدم در راه بی برگشت بگذاریم...
ببینیم آسمان هر کجا،آیا همین رنگ است؟....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد