... رو صورت خورشید خانوم خط سیا کشیده بود!
دیگرانی حتما هستند که این خاک را سبز نمی خواهند که این خاک سبز نیست، ور نه ما آبش داده ایم.

دیگرانی حتما هستند که این خانه را روشن نمی خواهند که این خانه روشن نیست، ور نه ما پنجره را گشوده ایم.

من این خاک را سبز می خواهم.

من این خانه را روشن می خواهم.

 

*

تنگ را کج کرد، ماهی با آب داخل تنگ به رودخانه افتاد، تنگ را بر سنگی کوبید و لبخندی از رضایت بر صورتش شکل گرفت.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد